شهدای داراب

وصیتنامه شهید والامقام محمد گواهی

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ»[۱]

«آنان که در راه خدا کشته می شوند را مرده مپندارید، بلکه آنان زنده اند ولی شماها درک ندارید.» با سلام و درود به امام بزرگوار و امید مستضعفان جهان، حضرت امام خمینی روحی فدا و با درود به روان پاک شهدای گرانقدر اسلام و با آرزوی صبر و اجر جهت خانواده های معظم شهدای اسلام. وصیت نامه برادر بسیجی محمد گواهی، اعزامی از داراب، روستای تیزآب.

حمد و ستایش شایسته خدای مهربانی که شایسته خدایی است، که انسان را آفرید و انبیاء را واسطه هدایت بندگان خود گردانید و درود و سلام بر خاتم الانبیاء(ص) و ولی او علی مرتضی(ع) و خاندان او که پیشوایان هدایت و سالار و سرور بشریند.

من بر اساس رسالت و مسئولیتی که حس نموده بودم، راه «الله» را برای پاسداری و حراست از انقلاب کبیر اسلامی، که خونبهای نزدیک به صدها هزار مجروح و کشته است، به جنوب کشور آمدم و به جنگ بر علیه ضد خدا پرداختم. من گام نهادن در این مسیر خدایی را یک امر واجب می دانم و در این مسیر اگر دشمن را شکست دهیم، پیروزیم و اگر کشته شویم، با خونمان درخت اسلام را آبیاری می کنیم و پیروز می باشیم.

قرآن می فرماید:«…وَمَن یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیُقْتَلْ أَو یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا»[۲]،«کسی که در راه خدا جنگ کند و کشته شود و یا پیروز گردد، بزودی پاداشی بزرگ به او عنایت خواهیم کرد» و حال این مایه شکر پروردگار و افتخار برای من و شماست و در این راه به درجه شهادت می رسیم. اکنون که هجده سال از عمرم گذشت و هنوز اندر خم یک کوچه ام. زیرا نعمتی که خدای مهربان برای ما قرار داده است را شکرگذاری نکرده ام و شرمنده ام از نعمت بزرگ خداوند، یعنی همان امام و مرجع تقلید روح خدا خمینی بت شکن باشد، که بحق نیاموختم آن طور که باید در گفتارش تفکر کنم و او را از نزدیک زیارت نمایم و او را خوب بشناسم. افسوس که با او هم عصر بودم، ولی از ولایتش بهره نجستم، تا راه بیابم.

پدر و مادر عزیز؛ در زندگی رنج فراوان به شما داده ام. ولی امیدوارم که جانم را در راه شما فدا کنم، که راه شما همان راه خداست. امیدوارم که هیچ وقت به من ناکام نگویید،که من نهایت کام را گرفتم، که بهترین نعمت هاست.

پدر و مادر؛ اگر من شهید شدم برایم گریه نکنید، زیرا بردباری و صبر شما بیشتر باعث شکست دشمن می شود. برادران را به دین اسلام تشویق کنید. به امید پیروزی رزمندگان و تمام مسلمین بر کفار.

و در آخر پیامم به شما دوستان و آشنایان این است که قدر این “ابرمرد” را بدانید و از بیانات گهربارش استفاده نمایید. به راستی که خداوند به ما نعمت عظیمی عطا نموده، تا به خوبی بتوانیم راهمان را به راه راست هدایت کنیم و خوب را از بد بشناسیم.

مرا در امامزاده شاه یعقوب به خاک بسپارید.

[۱]. بقره، آیه۱۵۴.

[۲]. نساء، آیه۷۴.

«وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ»[۱]

«آنان که در راه خدا کشته می شوند را مرده مپندارید، بلکه آنان زنده اند ولی شماها درک ندارید.» با سلام و درود به امام بزرگوار و امید مستضعفان جهان، حضرت امام خمینی روحی فدا و با درود به روان پاک شهدای گرانقدر اسلام و با آرزوی صبر و اجر جهت خانواده های معظم شهدای اسلام. وصیت نامه برادر بسیجی محمد گواهی، اعزامی از داراب، روستای تیزآب.

حمد و ستایش شایسته خدای مهربانی که شایسته خدایی است، که انسان را آفرید و انبیاء را واسطه هدایت بندگان خود گردانید و درود و سلام بر خاتم الانبیاء(ص) و ولی او علی مرتضی(ع) و خاندان او که پیشوایان هدایت و سالار و سرور بشریند.

من بر اساس رسالت و مسئولیتی که حس نموده بودم، راه «الله» را برای پاسداری و حراست از انقلاب کبیر اسلامی، که خونبهای نزدیک به صدها هزار مجروح و کشته است، به جنوب کشور آمدم و به جنگ بر علیه ضد خدا پرداختم. من گام نهادن در این مسیر خدایی را یک امر واجب می دانم و در این مسیر اگر دشمن را شکست دهیم، پیروزیم و اگر کشته شویم، با خونمان درخت اسلام را آبیاری می کنیم و پیروز می باشیم.

قرآن می فرماید:«…وَمَن یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیُقْتَلْ أَو یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا»[۲]،«کسی که در راه خدا جنگ کند و کشته شود و یا پیروز گردد، بزودی پاداشی بزرگ به او عنایت خواهیم کرد» و حال این مایه شکر پروردگار و افتخار برای من و شماست و در این راه به درجه شهادت می رسیم. اکنون که هجده سال از عمرم گذشت و هنوز اندر خم یک کوچه ام. زیرا نعمتی که خدای مهربان برای ما قرار داده است را شکرگذاری نکرده ام و شرمنده ام از نعمت بزرگ خداوند، یعنی همان امام و مرجع تقلید روح خدا خمینی بت شکن باشد، که بحق نیاموختم آن طور که باید در گفتارش تفکر کنم و او را از نزدیک زیارت نمایم و او را خوب بشناسم. افسوس که با او هم عصر بودم، ولی از ولایتش بهره نجستم، تا راه بیابم.

پدر و مادر عزیز؛ در زندگی رنج فراوان به شما داده ام. ولی امیدوارم که جانم را در راه شما فدا کنم، که راه شما همان راه خداست. امیدوارم که هیچ وقت به من ناکام نگویید،که من نهایت کام را گرفتم، که بهترین نعمت هاست.

پدر و مادر؛ اگر من شهید شدم برایم گریه نکنید، زیرا بردباری و صبر شما بیشتر باعث شکست دشمن می شود. برادران را به دین اسلام تشویق کنید. به امید پیروزی رزمندگان و تمام مسلمین بر کفار.

و در آخر پیامم به شما دوستان و آشنایان این است که قدر این “ابرمرد” را بدانید و از بیانات گهربارش استفاده نمایید. به راستی که خداوند به ما نعمت عظیمی عطا نموده، تا به خوبی بتوانیم راهمان را به راه راست هدایت کنیم و خوب را از بد بشناسیم.

مرا در امامزاده شاه یعقوب به خاک بسپارید.

[۱]. بقره، آیه۱۵۴.

[۲]. نساء، آیه۷۴.

متن زندگی نامه و خاطرات این شهید در اختیار سامانه قرار ندارد؛ در صورت اطلاع لطفا با ما در ارتباط باشید.