شهید نبی نوری مادوانی

شهید نبی نوری مادوانی
تاریخ تولد: 1341/04/02
تاریخ شهادت: 1363/03/22
محل شهادت: پیرانشهر

SKU: 1527 Category:
 نوع ایثار: شهید  
 نام: نبی نام خانوادگی: نوری مادوانی
 نام پدر: لطف اله نام مادر: –
 تاریخ تولد:۱۳۴۱/۰۴/۰۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۰۳/۲۲
 وضعیت تاهل: متاهل دین و مذهب: اسلام-شیعه
 نحوه شهادت: – عملیات: –
 محل شهادت:پیرانشهر محل تولد: فارس-داراب
 محل دفن: – مسئولیت در جبهه:-
 تحصیلات: ابتدایی رده اعزام کننده: سرباز وظیفه

وصیتنامه شهید والامقام نبی نوری مادوانی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

با سلام و درود به حضرت ولی عصر(عج) و نایب بر حقش، رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی و سلام خدا بر شهیدان و امت شهید پرور ایران و رزمندگان اسلام.

خدایا؛ عاجزانه از تو استدعا  دارم که مرا با شهدای کربلای حسینی محشور بگردانی.

خداوندا؛ تو را از صمیم قلب شکر می کنم که این نعمت و فیض و فوز عظیم را نصیب من گرداندی. از رحمانی و رحیمی خداوند شرمنده ام که با ریخته شدن اولین قطره خون شهید تمام گناهان او را می بخشد و چه مقام عزیز و جلیلی به او عنایت می فرماید و زبانم قاصر است از این که چگونه خدا را شکر کنم.

و سخنی هم با امت حزب الله؛ این امت قهرمان که همه چیز خود را در راه خدا ایثار می کنند.

ای عزیزان؛ دست از اصل امامت و رهبری و ولایت فقیه بر ندارید. زیرا رهبری و امامت است که ما را از ظلم و ستم نجات داده و همواره از انحراف مردم جلوگیری می نماید. مبادا! دست از امام و ولایت فقیه بکشید. شماهایی که از اول به فریاد«هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) لبیک گفته اید. پس این راه را به پایان برسانید و بدانید که اسلام پیروز است و اسلام شکست ناپذیر است.

مبادا، مثل اهل کوفه لعنه الله علیهم اجمعین امام را تنها بگذارید و می دانم که دست از امام بر نخواهید داشت، انشاءالله.

انقلاب را رها نکنید و با بزرگترین دشمنان اسلام، یعنی منافقین سخت مبارزه کنید و آنها را از صفحه روزگار محو سازید. به خدا قسم آمریکا و شوروی به درد ما نمی خورند، اسلام و قرآن به درد ما می خورند. سعی کنید از دین خدا پاسداری کنید و شهدا را فراموش نکنید. سعی کنید هدف و مقصود اینها را بشناسید و راه آنان را دنبال ننمایید. گول دنیای فریبنده را نخورید، که ریشه تمام گناهان حب دنیا است.

انشاءالله، اسلام پیروز خواهد شد و شما امت حزب الله و خانواده شهدا و معلولین و مجروحین و رزمندگان، با امام در قدس نماز خواهید خواند.

سعادت دنیا و آخرت من در این است که این وعده قرآن است و خریدار جان شهدا، خداست. چه زیبا معامله ای است، به محضر خدا در خون غلتیدن! اینها نعمتهایی است که از طرف خدا شامل جان انسان می شود و خداوند انشاءالله، بهشت را به انسان عرضه می دارد.

خداوندا؛ این نعمت را از همه ما دریغ نفرما و از شما انتظار دارم که صبر را پیشه خود کنید و اگر اشکی می ریزید، برای حسین(ع) باشد، زیرا که از هر لحاظ لایق ترند.

امت؛ با روح خدا در کربلا و بعد از آن در قدس، انشاءالله همه نماز بخوانید. خواهش اینجانب از شما این است که در این مکانهای مقدس ما را هم یاد کنید و برای ما طلب مغفرت نمایید.

و سخنی هم با خانواده؛ برادر و فرزند عزیزم، مادر و همسر گرامی، [سوگند] به حق سالار شهیدان، مرا حلال نمایید و مرا ببخشید. زیرا که نتوانستم آن طوری که شایسته است، از شما قدردانی نمایم و نمی توانم جبران این همه زحمات و سختی هایی که به خاطر من متحمل شده اید، بنمایم. و تنها می گویم به شما افتخار می کنم، چون شهامت حسینی و زینبی شما غرور آفرین است. چون سخت است که انسان، برادر و یا همسر خود را از دست بدهد، ولی در راه خدا بسیار شیرین و گوارا است.

برادر، مادر و همسر عزیزم؛ سعادت من در همین شهادت است. شهادت اسلام را سربلند می نماید و اسلام بدون مبارزه و شهادت، یعنی اسلام آمریکایی و یزیدی. پس غم مخورید، چون شما سعادت من را می خواهید.

از خواهران عزیزم، پسرعمه، عمو، دایی و بقیه فامیل می خواهم که مرا حلال نمایید و در راه خدا ثابت قدم و استوار باشید، به نماز زیاد اهمیت بدهید. از همه فامیل حلال بودی می طلبم و امیدوارم راه مرا ادامه دهند. فرزندم را در راه اسلام تربیت کنید، و از او یک مرد بسازید. مقداری بدهی دارم که بپردازید.

در آخر از همه شما التماس دعا دارم و با آرزوی پیروزی اسلام و ظهور حضرت امام زمان(عج) و سلامتی امام عزیزمان، همه شما را به خداوند بزرگ می سپارم.

«من الله توفیق»

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار.

 

خاطرات

نبی نوری مادوانی
آنچه در زیر آمده گفته ها و خاطرات خانم نوری است از همسر شهید بنی نوری مادوانی
در اوایل زندگی مان با شهید بنی سختیهای بسیار کشیدم اما چون او را در زندگی داشتم تحمل آن برایم آسان می شد من با بنی حدود یک سال با هم زندگی کردیم من پسر عموی من بود مرد بسیار خوش اخلاقی بود بسیار احترام گذار بود به تمامی اقوام و خویشان سرکشی می‌کرد حتی ۵ برادرش را در طول هفته سر می‌زد و پدر و مادر من هم که عمو و زن عمویش بودند احترام بسیار می گذاشت.
شهید بنی در مورد رعایت مسائل دینی خیلی متعصب بود عبادتش را انجام می‌داد نماز و روزه هاش به موقع انجام می داد و برای روزه گرفتن مقید بود در مورد حجاب بسیار حساسیت به خرج می داد و می گفت مبادا کسی از شما خورده‌ای بگیرد و خدای نکرده از این که همسر من هستی زبانزد باشی در خصوص بی تفاوتی حتی در حجاب سفارش می کرد اگر من نیامدم فرزندم را تربیتی اسلامی بنما به مدرسه بفرست و او را با خدا بزرگ کن چند بار گفت در کردارشان خودفروخته گان کومله و دیگران مردم به خصوص رزمندگان را به درختان جنگل می بندند.و ممکن هست من هم مثل یکی از آنها اما شما ناراحت نباشید من سرباز هستم و باید به کشور در همچون زمانی کمک کنم حالا چه پیش می آید هر چه بیاید خیر است ما هم مثل هزاران جوان این آب و خاک که می آیند از کشور و ناموس مملکت شان دفاع می کنند خون من که رنگین تر از آنها نیست اگر هم شهید بشویم که زهی سعادت و افتخار انگار که به دلش برات شده بود.  که شهید خواهرش روز آخری که رفت سر مرا بوسید هنوز که هنوزه هست گرمی این بوسه را از یاد نمیبرم خداوند او را به شهیدان کربلا محشور فرماید.

    درصورت هرگونه سوال و راهنمایی با شماره زیر تماس حاصل فرمائید
    ۰۹۱۷۱۳۰۱۷۴۸

    Leave a Reply