شهدای داراب

وصیتنامه شهید والامقام بهنام رنجبر

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ»[۱]

«قرار دادیم وسط دستهای ایشان و از پس سرشان و فرو انداختیم و بر چشمهایشان پرده ای که ایشان نمی بینند.»

ای پدر و مادر و خواهر و برادر عزیزم؛ اگر من شهید شدم، هیچ برای من ناراحت نشوید و برای من گریه نکنید، که خدا به شما اجر عظیمی می دهد.

و ای مادر عزیزم؛ هر چند من با شما ها دعواهای زیادی کردم، مرا ببخشید و [بخاطر] زحمت هایی که برای من کشیده اید، مرا ببخشید و صبر و حوصله داشته باشید که زینب(س) تحمل ۷۲ شهید جوان داشت. و شما خدا را شکر کنید که فرزندی داشتید و در راه خدا قربانی کردید و در روز قیامت با حضرت زینب(س) همراه هستید و رو سفید هستید.

جنازه مرا در گلزار شهدای داراب خاک کنید و هر روز جمعه به بالای قبرم بیایید و یک دسته گل بر روی قبرم بگذارید و بروید.

ای خواهر عزیز؛ شما برای من گریه نکنید، که زینب(س) هم بی برادر شد، ولی تحمل و صبر داشت.

ای پدران و مادران و همشهریان عزیزم؛ شما از رفتن فرزندان خودتان به جبهه جلوگیری نکنید، که در روز قیامت جلو امام حسین(ع) خجالت می کشید. همین طور که مادر وهب فرمود:«سری را که در راه خدا داده ام، هرگز پس نخواهم گرفت.» شما هم همین طور باشید.

و من از دوستان می خواهم؛ مرا حلال کنند و ببخشند و تا حد امکان هفته ای یک بار بر سر قبر من بیایند.

خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

به امید پیروزی کربلا

بهنام رنجبر- ۱۳۶۴/۱۱/۱۸

[۱]. یس، آیه۹.

متن زندگی نامه و خاطرات این شهید در اختیار سامانه قرار ندارد؛ در صورت اطلاع لطفا با ما در ارتباط باشید.