شهید بهمن خوبیاری

شهید بهمن خوبیاری
تاریخ تولد: 1343/02/06
تاریخ شهادت: 1361/12/15
محل شهادت: شرهانی - ایلام (دهلران)

SKU: 1097 Category:
 نوع ایثار: شهید  
 نام: بهمن نام خانوادگی: خوبیاری
 نام پدر: عبدل نام مادر: –
 تاریخ تولد:۱۳۴۳/۰۲/۰۶ تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۲/۱۵
 وضعیت تاهل: مجرد دین و مذهب: اسلام-شیعه
 نحوه شهادت: اصابت ترکش به سر و کمر عملیات: –
 محل شهادت:شرهانی – ایلام (دهلران) محل تولد: فارس-داراب
 محل دفن: گلزار شهدا قلعه سنگ مسئولیت در جبهه:رزمنده
 تحصیلات: ابتدایی رده اعزام کننده: بسیج

وصیتنامه شهید والامقام بهمن خوبیاری

بسم الله الرحمن الرحیم

«إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ»[۱]

سلام ای پدر و ای مادر مهربانم؛ اکنون که به خواست خداوند تبارک و تعالی توفیق پیدا نموده ام تا در میدان امتحان الهی راه یابم، امیدوارم که در این راه فاتح، شاد و مسرور و در بازگشت با قلبی آکنده از شادی و نوای پیروزی بر لبانم به آغوشتان باز گردم.

انشاءالله، اکنون که کوله بار هجرت بسته ام و خود را برای جهاد اصغر آماده کرده ام، امیدوارم که بتوانم در جهاد اکبر پیروز شوم و آن گونه که مکتب اسلام خواسته است بتوانم خود را سرباز جندالله بپرورانم.

پدرم؛ آیا از این که از وجود پر ثمر عمرت، یک شهید پرورش یافته در مکتب الهی بیرون آمده است، افتخار نمی کنی؟!

آیا از این که توانسته ای در مهمترین موقع از زمان و آن هم در زمانی که اسلام عزیز مورد حملات گوناگون گرگهای عصر و شب قرار گرفته است، قربانی ناقابلی را اهداء کنی، خرسند نیستی؟!

اگر جوابت مثبت است. درود خدا بر تو و درود رسول خدا (ص) بر تو باد که چه خوب اسلام را شناخته ای و از امتحان الهی سر بلند و فاتح بیرون آمده ای.

مادر مهربانم؛ خوب می دانم که طاقت شنیدن خبر شهادت فرزندت را نداری. ولی بدان که باید صبر و استقامت کرد. آیا حسین(ع) در زمین کربلا و آیا زینب(س) را در آن همه مصیبت ها فراموش کرده اید؟ آیا فراموش کرده اید که زینب(س)، چگونه فریاد حسین(ع) را بر سر جباران تاریخ اقامه کرد و طاغوتیان را رسوا کرد؟ می دانم که هر چند برایت خبر ناگواری است، ولی برای خدا و برای این که روحم آزرده نشود از شما تنها یک خواهش دارم و آن که هرگز قطره اشکی در چهره ات مشاهده نشود و خنده پیروزی و قبول شدن امتحان الهی بر لبانت نقش بسته و به خدای بزرگ اثبات کن که آنچه داده ای یک امانت بوده است.

در پایان امیدوارم؛ که دعا برای سلامتی امام عزیز، خمینی بت شکن از یاد نرود و تا زنده ای سر از فرمانش بر نگردانی.

از تمام اقوام و خویشان برایم حلال بودی بطلبید. خواهشمندم که هر بدی از من سر زده باشد، از صمیم قلب مرا حلال کنند.

ما از ملت شهید پرور ایران خیلی راضی  هستیم، چون  این مردم خیلی کمک به این جبهه ها کردند، امیدوارم که خدا توفیقشان بدهد.

والسلام- ۱۳۶۱/۷/۱

 

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[۲]

خدایا؛ از تو می خواهم که تا ظهور حضرت مهدی(عج) این خمینی عزیز را برای ایران حفظ بگردانی .خدایا؛ اگر خواستی جان مرا بگیری، مرگ در رختخواب نصیبم نکن. مرا شهید کن تا در صحرای محشر پیش امامانم شرمنده نباشم.

از مردم شهید پرور[روستای]بکر می خواهم؛ همین طوری که ما راه آن شهیدان را ادامه دادیم، شما راه ما را ادامه بدهید و موقع نماز، دعا به جان امام یادتان نرود.

از تمام خواهران[منطقه] بکر می خواهم که حجاب اسلامی را رعایت کنند و از تمام خواهران و برادران[منطقه بکر] می خواهم که مرا حلال کنند و هر بدی دیده اند، به بزرگی خودشان ما را ببخشند.

هر چه که من مالک هستم، برای همسرم باشد و خدایا؛ این جان هجده الی نوزده سالم را بخاطر تو و قرآن و ناموس است. و قبر من در قلعه سنگ، کنار قبر دیگر شهدا باشد.

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

[۱]. بقره، آیه۱۵۶.

[۲]. آل عمران، آیه۱۶۹.

زندگینامه شهید والا مقام بهمن خوبیاری

بهمن فرزند عبدل خوبیاری در مورخه ششم اردیبهشت هزار و سیصد و چهل و سه در روستای بکر از توابع بخش رستاق شهرستان داراب در دامان پاک مادری مهربان و پر از محبت و پدری دلسوز و زحمتکش بدنیا آمد شغل پدر کارگری گل و انجیر و انگور دیم بود. بدلیل عدم امکانات مدرسه و مراکز آموزشی و دور بودن مدرسه از روستا بهمن از نعمت سواد محروم شد و وقتی که کودکی اش را پشت سر گذاشت در کنار پدر به کارگری مزارع پرداخت تا از این طریق بتواند در درآمد مخارج زندگی به پدر کمکی کرده باشد بهمن کم کم با بسیج آشنا شد و بیشتر تنها به بسیج منطقه می آمد او حدود ۱۷ ساله بود که ازدواج کرد ماحصل این ازدواج یک فرزند دختر شد وی در سال ۱۳۶۱ به جبهه اعزام شد که پس از دیدن دوره آموزشی در منطقه عملیاتی و خط مقدم جبهه در شهرهائی اعزام گردید چندین ماه در این منطقه ماند و در مقابل متجوزان ایستادگی و استقامت کرد بالاخره بهمن در سن هجده، نوزده سالگی در تاریخ پانزدهم اسفند ماه هزار و سیصد و شصت و یک به شهادت رسید پیکر پاکش پس از انتقال به زادگاهش در کنار سایر شهداء منطقه در گلزرا شهدای قلعه سنگ بخاک سپرده شد و یاد و نامش برای همیشه جاوید راهش پر رهرو باد.

 

    درصورت هرگونه سوال و راهنمایی با شماره زیر تماس حاصل فرمائید
    ۰۹۱۷۱۳۰۱۷۴۸

    Leave a Reply