شهدای داراب

وصیتنامه شهید والامقام اکبر رحیمی

بسم الله الرحمن الرحیم

«قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَیُخْزِهِمْ وَیَنصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَیَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِینَ»[۱]

«شما ای اهل ایمان با کافران به قتال و کارزار بپا خیزید، تا خداوند آنان را بدست شما عذاب کند و خوار گرداند و شما را بر آنها پیروز گرداند و دلهای اهل ایمان را به فتح ظفر بر کافران شفا بخشد.»

با سلام و درود بی پایان بر منجی عالم بشریت، امام زمان(عج) و نایب بر حقش خمینی بت شکن و با سلام فراوان به سالار شهیدان حسین بن علی(ع) که با خون خود تمام معادلات سیاسی را بر هم زد و اوضاع اجتماعی را دگرگون ساخت و زنگ بیدار باش را در جهان اسلام به صدا در آورد و خفتگان را بیدار نمود و مردگان را زنده کرد و درخت اسلام را که به پژمردگی و پلاسیدگی روی آورده بود، با خون خود آبیاری کرد و آنچنان طراوت و شادابی بخشید که تا ابد سرسبز و خرم باقی ماند. و حال وصیت نامه خود را شروع می کنم:

بارالها؛ حال که به من حقیر توفیق دادی که به جبهه بیایم و با خصم کافر به ستیز در آیم، به من توفیق حرکت به سوی جهادی که پر از معنویت است عنایت کن.

خداوندا؛ اگر مصلحت دانستی که مرا بکشی، در راه خودت بکش.

خدایا؛ کمکم کن که به راه تو بمیرم. بار خدایا؛ من اعتراف می کنم که گنهکارم، در روز قیامت از من باز خواست منمای! اغفرذنوبی کلها بحرمه محمد و آل محمد(ص).

مادر عزیزم؛ امیدوارم که مرا ببخشید و از خطاهایم درگذری.

فرزندانم، مادر همسرم و تمام اقوام و خویشان؛ اگر خدا شهادت را نصیبم کرد، برای من نگران نباشید و گریه و زاری نکنید. زیرا شما باید خوشحال باشید، شما برای من گریه نکنید. زیرا من راه خود را شناخته و رفتم. شما باید برای کسانی گریه کنید که هنوز در خواب غفلت به سر می برند. فرزندانم؛ شما افتخار کنید که پدر خویش را در راه خدا هدیه به اسلام دادید و این را بدانید در این مدت ناچیز که در جبهه بوده ام، پی به این نکته برده ام و خیلی هم به آن ایمان دارم که شهادت نزدیکترین و سریعترین راه تقرب به خداوند است. باید از مظاهر دلفریب دنیا که بسیاری از پیشینیان را به ذلت در دنیا و عذاب در آخرت کشانده است، گذشت. باید بدانیم که ما در این دنیا همچون مسافریم، که صبحگاهان باید مسافرخانه را ترک کرد.

و اما در پایان از خدا خواستارم که عمر امام عزیز را طولانی بگرداند. به امید موفقیت امام و امت و خدمتگزاران به اسلام و روحانیت متعهد و مبارز بخصوص آیت الله نسابه را از خداوند تبارک و تعالی خواستارم و نابودی دشمنان اسلام و روحانیت را از خداوند مسئلت می دارم.

اگر من شهید شدم، جنازه مرا در گلزار شهدای داراب به خاک بسپارید.

از همسرم می خواهم که فرزندانم را با تربیتی اسلامی پرورش دهد، تا در آینده بتوانند سربازانی فداکار برای اسلام و مسلمین باشند.

به امید پیروزی هر چه زودتر رزمندگان اسلام بر کفر جهانی.

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

[۱]. توبه، آیه۱۴.

متن زندگی نامه و خاطرات این شهید در اختیار سامانه قرار ندارد؛ در صورت اطلاع لطفا با ما در ارتباط باشید.