شهدای داراب

وصیتنامه شهید والامقام علی باز قائدی

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[۱]

«و کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده مپندارید، بلکه آنها زنده اند و در نزد خدا روزی میخورند.»

«ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند.»[۲]

مشخصات- نام: علی باز، نام پدر: اسدالله، شغل: آموزگار، مکتب: اسلام، رهبر: خمینی

با حمد و سپاس پروردگار و ایزد متعال، که اول الاولین و آخر الاخرین است و سپاس آن خدایی را که بخشنده و پوشاننده گناهان کثیر ماست. درود و سلام خداوند بر پیغمبر خاتم، محمد(ص) و سلام و درود بر اولیاء الله و با سلام به منجی انسانها حضرت مهدی(عج).

الهی؛ تو را شکر می کنم تا نیک بخت و کامیاب شوم و با شهدایی که در راه رضا و خشنودی تو در نیستی را کوفتند تا هست شوند، هم خانه شوم.

الهی و ایزدا؛ حمد و ثنایم را بپذیر و جرایم و گناهانم را ببخش و دریچه مغفرت و رحمت را به روی من باز کن و حال مضطرب و پریشانم را به جوار رحمت خود، به سوی بهشت راهنمایی کن.

و سلام و درود بیکران به رهبر و قلب تپنده امت، حضرت امام خمینی، یعنی آن امام و رهبری که راهنمای ما به سوی میعادگاه شهادت و مسلخ عشق بوده و از برکت وجود چنین نایب بر حق مهدی (عج) بود، که چهر واقعی اسلام و قرآن را باز شناختیم و این پیر جماران بود که راه ضلالت و گمراهی و فسق و فجور را به روی ما بست و رهنمون ما به سوی شهادت و سعادت دنیا و آخرت شد.

پس ای امت حزب الله، بیایید امام را دریابیم. گر چه فکر و ذهن ما کوتاه تر از آن است که بتواند این پیر خوش سیما را دریابد. ولی بیایید صادقانه، تا آنجایی که می توانیم و در توانمان هست، به عظمت و بزرگی این نعمت خداداد بیندیشیم و تعمق کنیم. باشد که قدر چنین رهبری را بدانیم و به نصیحت های دلنشین این قائد بزرگ، گوش فرا دهیم و با جان و دل به آنها عمل کنیم که سعادت دنیا و آخرت ماست.

و در آخر سلام به خانواده عزیزم و تمام فامیل و دوستان و آشنایان.

در ابتدا، سلام بر شما پدران و مادران رنج دیده و شهید پرور، مخصوصا به پدران و مادران شهدا، سلام مرا بپذیرید و مرا حلال کنید.

مادرم؛ اولین فرزندی است که در راه خدا هدیه می دهی. مبادا برای شهادتم اشک بریزی، برای آمرزش گناهانم اشک بریز و بعد از نمازهایت برایم طلب مغفرت کن.

مادرم؛ تو را به فاطمه زهرا(س) قسم، برای شهادتم گریه مکن. تو باید افتخار کنی که فرزندت در راه خدا به این مقام والا رسیده و من هم افتخار می کنم که در دامن چنین مادری پرورش یافته ام. تو باید فخر بر عالم کنی که مادر چنین فرزند هستی (تو ای مادر، نمی خواهی که فرزندت به جای مرگ خفت بار و ننگ آور  و به جای مرگ در بستر، شهید در راه خدا گردد؟!)

و سلام به براردانم، برادران شما مرا حلال کنید، که رضایت شما را هم نتوانستم جلب کنم.

برادران؛ قرآن را از یاد مبرید و دعای فرج را هم بعد از نمازها فراموش نکنید و از هر کدام از برادرانم که می توانند، می خواهم که پیش امام رفته و از امام عاجزانه و ملتمسانه بخواهند، که روز قیامت شفیع ما و تمام مسلمین شود و از خدا برایم طلب مغفرت نماید. امید، اجر این زحمت هم که می کشید، خدا به شما بدهد.

و ای خواهرانم؛ زینب وار استقامت کرده و گریه و زاری نکنید. از کلیه کسانی که با من اقوام، دوست و یا آشنا هستند، برایم حلالیت بطلبید. اگر مرا جسدی باشد، در کنار شهیدان عزیز دفن کنید.

آری، پاک جوانانی به لقاء الله پیوستند و من از خویشتن خویش ناامیدم. ولی با این حال به فضل بیکران خدا هم ناامید نیستم و دل را به عشق وصال معشوق محبوب امیدوار می کنم. شور و شوقی در من ایجاد شده که سبقت در شهادت را در دل محزون و پرگناهم به وجود آورده که؛«وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ.أُوْلَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ»[۳]، که براستی پاک جانانی به معشوق و معبود نزدیکترند، که زودتر به معشوق رسیده اند. پس تو ای علی باز، بنده ذلیل و گناهکار خدا بسوی جانان بشتاب، که شاید مورد قبول درگاه خدا واقع شوی. به امید آن روز [است] که در عشق شب و روزها سوختم و گداختم.

اگر لیاقت آن را داشتم که در این راهی که قدم برداشته ام، فدا شوم. برادرم سرفراز، را وکیل خود قرار داده که اموالم را بفروشد و چهار سال نماز و روزه برایم اجیر بگیرد و بقیه مربوط به حساب[صد] ۱۰۰ امام می باشد.

در پایان سخنی با دانش آموزان عزیز؛ (دانش آموزان عزیز آخرین درسهایی که به شما عزیزان می توانم بدهم):

۱- مرگ با عزت، بهتر از زندگی ننگین است (شهادت).

۲- از کوشش و مجاهدت در راه پیشبرد خط امام کوتاهی نکنید و در این راه از مارک[تهمت] خوردن نهراسید، چون بودند کسانی که مارک[تهمت] خوردند و بعد ماهیت آنها روشن شد.

دانش آموزان عزیز؛ جمله ای از دکتر و معلم شهید شریعتی یادم آمد که بیان کردن آن را لازم دانستم:«شهادت مرگ دلخواهی است، که مجاهد با تمام شعورش آن را می پذیرد.»

در پایان، پیامی هم برای همکاران قبلی و دوستان حزب الله خودم دارم؛ که عاجزانه تقاضا دارم عمل کنند. با تنها نگذاشتن امام مانند قبل، مشت محکمی به دهان یاوه گویان و گروهک هایی که آخرین نفسهای خود را می کشند، بزنید.

پیامی هم برای آن دسته از ملت ده خیر دارم که، آنچنان در جمع کردن مال دنیوی و مادی غرق شده اند، که به آخرت خود فکر نمی کنند. مگر وصیت شهید نوابی را فراموش کرده اید بیایید و دست بکشید و به حزب الله بپیوندید، که این دنیا بدون شک رفتنی است. خدایا؛

آنکس که تو را شناخت، جان را چه کند

فرزند و عیال خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

خدایا، خدایا، رهبر ما را تا انقلاب مهدی(عج) نگهدار. (الهی آمین یا رب، الهی آمین یا رب)

علی باز قائدی

[۱]. آل عمران، آیه۱۶۹.

[۲]. شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی.

[۳]. واقعه، آیه۱۰:( و سبقت‏گیرندگان مقدمند،آنانند همان مقربان [خدا].)

متن زندگی نامه و خاطرات این شهید در اختیار سامانه قرار ندارد؛ در صورت اطلاع لطفا با ما در ارتباط باشید.