شهید عبدالحسین نظر

شهید عبدالحسین نظر
تاریخ تولد: 1339/05/10
تاریخ شهادت: 1364/11/28
محل شهادت: اروندکنار

 نوع ایثار: شهید  
 نام: عبدالحسین نام خانوادگی: نظر
 نام پدر: یوسف نام مادر: –
 تاریخ تولد:۱۳۳۹/۰۵/۱۰ تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۸
 وضعیت تاهل: متاهل دین و مذهب: اسلام-شیعه
 نحوه شهادت: – عملیات: والفجر ۸
 محل شهادت:اروندکنار محل تولد: فارس-داراب
 محل دفن: – مسئولیت در جبهه:-
 تحصیلات: سیکل – راهنمایی رده اعزام کننده: پاسدار

متن وصیت نامه این شهید در اختیار سامانه قرار ندارد؛ در صورت اطلاع لطفا با ما در ارتباط باشید.

خاطرات

شهید عبدالحسین نظر
“دینی و اخلاقی”
فردی بی نظیر در خانواده_ گذشت و ایثار و بزرگواری در وی بسیار نمایان بود صبور بود هنگامی که یکی از اعضای خانواده با وی برخورد تندی داشت با مهربانی،خوشرویی و خنده پاسخ می داد هیچ گاه در صورت پدر و مادر تندی نمی کرد و آنان را می‌بوسید در همه زمینه ها در حد توان با خانواده همکاری می نمود در برخورد با دیگران قبل از آنکه دیگران به او اسلام نمایند او سلام می نمود بیشتر با افرادی سروکار داشت که ساده فقیر و بی بضاعت بودند نماز اول وقت_ روزه های ماه مبارک رمضان ترک نمی نمود دیگران را به امر به معروف و نهی از منکر دعوت می نمود.
راوی:احمد نظری(برادر شهید)
___________
خاطره ای از برادر شهید در مورد گذشت شهید(۱)
پدرم می خواست در حیاط خانه منزلی را برای وی بنا نماید چندین درخت که بنده کاشته بودم در نقشه خانه وی قرار گرفته بود من با تندی گفتم نباید درخت ها از بین برود دعوای عادی صورت گرفت شهید با بزرگواری گفت نقشه خانه را تغییر می دهیم تا درخت ها آسیب نبیند برادرم ارزش ندارد ناراحت شود بعد از راضی نمودن من ایشان شروع به ساختن خانه نمود.
راوی:احمد نظری(برادر شهید)
__________
خاطره(۲)با دوستان
در آن زمان هر کس دارای مدرک تحصیلی بالاتری بود از نظر خدمت سربازی جایگاه بهتری داشت با توجه به اینکه خودش مدرک تحصیلی اول دبیرستان داشت به خاطر این که دوستش ناراحت نشود و در خدمت با هم باشند مدرک خود را چهارم ابتدایی معرفی نمود و این امر باعث گردید تا دوران آموزشی و پس از آن در گرمای ۵۰ درجه منطقه جنوب (اهواز) بگذارند که در هنگام مرخصی پوست بدنش له شده بود ولی اصلاً احساس ناراحتی نمی کرد.
راوی:احمد نظری (برادر شهید)
__________
خاطره ای از همرزم شهید
دو ماه مانده به شهادت چهره شهید روزبه‌روز نورانی تر می شد و اخلاق و رفتار او نیز روز به روز بهتر و بهتر می شد که باعث تعجب من و همرزمان او بود شب ها در سنگر کمین منطقه هورالهویزه بیدار می ماند و زیاد قرآن و دعا می خواند داعماً در حال نماز بود و به نوحه های حاج صادق آهنگران بسیار علاقه داشت ما در سنگر کمین در قلب دشمن حقیقتاً ترس و واهمه داشتیم شهید ما را دلداری می‌داد و می‌گفت از چه می هراسید مگر غیر از مرگ آن هم مرگ در راه خدا چیزی بالاتر است دو روز مانده به شهادت و افرادی که در خط مقدم بودند ۱۵ روز مرخصی تشویقی دادند اکثر بچه ها از این مرخصی استفاده نمودند اما شهید نظری نیامد و گفت مصلحت در این است که فعلاً در خط مقدم بمانم بعد از مرخصی که ما به آنجا رفتیم ۵ روز طول نکشید تا اینکه بعد از نماز صبح در سنگر کمی بعد از یک آتشباری شدید از طرف دشمن هدف تیر مستقیم قرار گرفت و ندای حق را لبیک گفت تمام فرماندهان تیپ ۹ بدر ناراحت و گریان مراسم عزاداری به مدت چند شب در مقر این تیپ برگزار نمودند. ضمناً فرماندهان چند روز پس از شهادت به منزل شهید و سر قبر شهید حاضر شدند و به اعضای خانواده تسلیت گفتند روحش شاد و راهش پر رهرو باد
راوی:همرزم شهید

    درصورت هرگونه سوال و راهنمایی با شماره زیر تماس حاصل فرمائید
    ۰۹۱۷۱۳۰۱۷۴۸

    Leave a Reply