شهدای داراب

وصیتنامه شهید والامقام جلیل فرح بخش

بسم الله الرحمن الرحیم

«سبحان رب الشهداء و الصدیقین»

« فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا. فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا. فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا »[۱]

«سوگند به مجاهدان که به صبحگاهان بر دشمن شبیخون می زنند،گرد و غبار بر می انگیزند و در محاصره می گیرند.»

«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ»[۲]

«ای پیغمبر با کافران و با منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر»

«وَمَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ»[۳]

«و چرا شما در راه خدا و[در راه نجات]مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی جنگید.»

«ما امروز در انتظار شهادت نشسته ایم، تا فردا فرزندانمان در مقابل کفر جهانی با سرافرازی بایستند و بار مسئولیت و استقلال واقعی را با تمام ابعادش بدوش کشند.»[۴]

وصیتم را با گفتن:«اشهد ان لا اله الا الله، وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله و اشهد ان علیا ولی الله»، آغاز می نمایم و شهادت می دهم که جز خدای یگانه خدایی نیست و شریکی ندارد و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست. و شهادت می دهم که علی(ع) و یازده فرزندش، ولی خدا می باشند و آخرین فرزند حضرت علی(ع)، مهدی موعود(عج) می باشد و نایب بر حق حضرت مهدی(عج)، خمینی کبیر می باشد.

و اما این که که برای سومین بار عزمم را راسخ تر و قدمم را محکم تر جهت هجرت به دانشگاه مسلمین، یعنی جبهه، منزلگاه مردان موحد و مخلص نموده ام. می روم با یکتا معشوقم راز و نیاز کنم و در آنجا با کفار بعثی به مبارزه برخیزم و چنان بر آنها حمله ور شوم که توان نفس کشیدن را نداشته باشند و در این راه هم کسی مرا مجبور نکرد، بلکه آگاهانه و از روی شناختی که به اسلام و ولایت فقیه داشتم، به ندای حسین زمانمان خمینی، امام و مرجعمان لبیک گفتم و به کربلای خونین هجرت کرده ام، تا قبر شش گوشه را زیارت یا شهادت را به آغوش بگیرم و به کاروان شهدای بخون خفته بپیوندم.

در مسیر تکامل انقلاب اسلامی و در لحظاتی که جمهوری اسلامی مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفته، آمریکا ام الفساد قرن، توسط نوکر جیره خوارش صدام به کشور مقدس اسلامی تجاوز نمود و چقدر از افراد بی گناه و مظلوم را شهید و آواره نمود و در این راه نیز از تمام حربه ها استفاده نمود و تمام اسلحه های مدرن را نیز به صحنه نمایش گذاشت. ولی نمی دانست که اسلحه فرزندان حزب الله، این پیش قراولان مکتب ثارالله(ع)، از تمام اسلحه ها برنده تر و قوی تر و دشمن شکن تر می باشد و آن ندای«الله اکبر» و دشمن شکن امت حزب الله است که کاخ ستمکاران را به لرزه در می آورد. و این فریاد خروشان امام است که می گوید: «ملت ما الهی شده و رزمندگان ما نیز الهی شده اند.» و فقط خالصانه برای رضای خدا می جنگند و صحنه های جنگ نیز همانند صحرای کربلای حسین(ع) است و واجب و لازم است که تمام افرادی که توانایی لازم دارند، حتما سری به جبهه ها بزنند و از نزدیک حماسه فرزندان راستین اسلام را ببینند و بدانند که چه عاشقانه و مخلصانه با نفس خود وبا دشمن خود و دشمن زبون، قهرمانانه مبارزه می نمایند و لیکن باید به تمام ضوابط اسلام اعتقاد داشت، تا بتوان معجزات الهی را درک نمود. حتما باید به آخرت اعتقاد راسخ داشت. لذا من نیز با اعتقاد کامل به اصل ولایت و امامت، ولی فقیه خود را حضرت امام خمینی دانسته و اطاعت از او را واجب و لازم می دانم و باید این مسئله در ما و بین مردم جا بیفتد، که اگر ولایت نباشد، جامعه مرده است. اگر ولایت نباشد، جامعه خوار و ذلیل است و باید خوب روی این مسئله کار شود و دیگر نیاید آن روزی که امام درد دل کند و از دست کشورهای به اصطلاح اسلامی رنج ببرد.

خدایا؛ تو خود می دانی که در درون من چه می گذرد و خود بهتر می دانی که در زمان حیاتم نتوانستم خدمتی به اسلام بنمایم، پس از تو می خواهم که مرگم خدمتی باشد در پیشرفت اسلام و جمهوری اسلامیمان، تا شاید با خون خود حرکتی در درون جامعه بوجود آوریم و باعث شود که عده ای به اسلام روی آورند.

خدایا؛ من مرگی را انتخاب نموده ام که آموزگار آن مرگ، حسین بن علی(ع) بود که در روز عاشورا گفت:«من مرگ سرخ را بر زندگی با ستمکاران ترجیح می دهم.» و ما هم با پیروی رهبریهای امام حسین(ع) می گوییم:«هیهات من الذله» و در آخر چند سفارش:

۱- امت حزب الله و مردم مسلمان، از شما می خواهم؛ که دست از رهبری امام و روحانیت مبارز بر ندارید، که اگر خدا نکرده از اینها دور شدید مثل این است که از اسلام دور شده اید. لذا، بعنوان یک مسلمان تذکر می دهم که اسلام ما، اسلام فقاهتی و رهبر و مرجعمان امام و حافظان این انقلاب روحانیت و فرزندان حزب اللهی می باشند.

۲- به دانش آموزان توصیه می کنم که مبارزه با نفس و جهاد اکبر، درس اول شماست که باید از این امتحان خوب بیرون آیید و سپس سنگر مدرسه را جهت اشاعه فرهنگ اصیل اسلام قرار دهید و با اتحاد و تشکل خود، نیروهای ضد انقلاب را شناسایی و سپس آنها را از خود طرد نمایید و با درس خواندن و هماهنگی کامل با معلمین تزکیه و تعلیم را پیشه خود سازید، تا انشاءالله پیروز شوید.

و اما پیامم به شما ای خواهران، ای پیام رسانان شهدا، و ای وارثان خون هابیلیان، انتظارم از شما این است که؛«حجابتان را حفظ نمایید، چرا که حجاب شما لباس جنگتان است» و با اسلحه درونی خود پیام شهدا را به گوش جهانیان برسانید.

و در آخر هشداری به شما مردم داراب، این را بدانید که اگر از صحنه خارج شوید و نسبت به انقلاب بی تفاوت شوید، آن روز مرگ شماست. لذا وارد عمل شوید و افراد مفتری و چپاولگر را از صحنه خارج کنید و جوانان حزب اللهی و پیرو خط امام را تقویت و آنها را به میدان بکشید و نگذارید عده ای فرصت طلب و خائن بر شما ستم روا دارند. تا آنجایی که می توانید از روحانیت اصیل و پیرو خط امام حمایت وبا آنها همکاری نمایید.

لذا از روحانیت محترم داراب می خواهم نسبت به جریانات کنونی شهر بیشتر بنگرند، زود قضاوت ننمایند و تا دیر نشده جوانان صادق را جذب خود نمایند و افراد دورو و فرصت طلب را از خود دور نمایند. به عنوان یک برادر کوچکتر این را می گویم و می دانم که همه ما در پیشگاه خدا مسئول هستیم، پس خود بهتر می دانید که افرادی همانند شهید حمید عارف، منافق و ضد روحانی نبودند، بلکه افرادی که درون شما خود را جا زده بودند، منافق می باشند و شما اشتباه گرفته اید، که اگر خدای ناکرده آگاهانه باشد، بدانید که آخرتی هست و در آنجا همه باز خواست می شویم.

و در آخر پیامی به شما خانواده معظم شهدا؛ این را بدانید و افتخار کنید که فرزندانتان در راه اسلام و در راه برقراری جمهوری اسلامی جان خود را به جان آفرین تسلیم نمودند، سعی نمایید که با صبر و استقامت خود در برابر تمام ناملایمات ایستادگی نمایید و با حمایت از رهبری امام و روحانیت اصیل و پیرو خط امام، پشتوانه عظیمی باشید برای انقلاب و اسلام و با اتحاد و وحدت خود مشت محکمی به دهان ضد انقلاب بزنید و اگر شما را سرزنش کردند، گوش به حرف این گونه افراد ندهید. چرا که دشمن از هر لحظه جهت ضربه زدن استفاده می نماید.

به هر حال از همه شما برادران و خواهران می خواهم که مرا حلال کنید. از کسانی که پشت سر آنها احیانا غیبت کرده ام، می خواهم که مرا حلال کنند. من نتوانستم تک تک افراد را ببینم و از آنها حلالیت بطلبم، لذا تمنا دارم که مرا حلال نمایند. از تمام دوستان و آشنایان می خواهم که مرا حلال کنید و این شعار همیشگی یادتان نرود که:

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار.

در پایان این را می گویم که بدنم را با لباس دفن نمایید، چرا که می خواهم با همین وضع خدا را ملاقات نمایم و جسد مرا در زیر پای فرمانده شهید حمید عارف دفن نمایید.

به اهتزاز باد پرچم رهبر کبیر انقلاب، پیروز باد امام خمینی رهبر کبیر انقلاب، نابود باد قدرتهای استکبار جهانی.

والسلام

جلیل فرح بخش- ۱۳۶۱/۸/۲۵

[۱]. عادیات، آیه های۳-۵.

[۲]. توبه، آیه۷۳.

[۳]. نساء، آیه۷۵.

[۴]. از فرمایشات حضرت امام خمینی(ره).

متن زندگی نامه و خاطرات این شهید در اختیار سامانه قرار ندارد؛ در صورت اطلاع لطفا با ما در ارتباط باشید.